دراین پست هم مثل پست های قبل قرار است علاوه بر دیدن اسکرینشاتهایی از سریال فرندز که درآن یک اصطلاح انگلیسی روزمره به کاربرده شده، به همراه ترجمه آن و نحوهی استفاده از آن در جملهسازی آشنا بشویم. مثالها در یادگیری زبان خیلی کمکبخش هستند پس اگر در فهم اصطلاحی مشکل داشتید حتما مثال مربوط به آن، که در زیر معنی هر اصطلاح آورده شده است، را نیز بخوانید. با قسمت ۱۶ از دوره آموزش اصطلاحات فرندز همراه ما باشید…
فصل پنجم فرندز – قسمت دهم
اصطلـاح: Nail something
معنی اصطلاح: موفق شدن در کاری/ گل کاشتن/ به هدف زدن
مـثال: .I was really worried about that exam, but it was easier than I expected. I think I nailed it
ترجـمه: خیلی برای آن امتحان نگران بودم ولی از چیزی که فکر میکردم آسانتر بود. فک کنم گل کاشتم.
فصل پنجم فرندز – قسمت یازدهم
اصـطلاح: Sneak over
معنی اصطـلاح: دزدکی یا یواشکی پیش کسی یا جایی رفتن
مثـال: .I saw my younger brother sneak over to kitchen to eat my cake in the midnight
ترجمه: نصف شب برادر کوچکم را دیدم که دزدکی به آشپزخانه رفت تا کیک مرا بخورد.
فصل پنجم فرندز – قسمت دوازدهم
اصطلـاح: Put someone out of their misery
معنی اصطلاح: کسی را از یک بدبختی نجات دادن
مثال: !Oh, just put me out of my misery and tell me how the movie ends
ترجمـه: مرا ازین بدبختی نجات بده و بگو آخر فیلم چه میشود!
اصـطلاح: Open up
معنی اصطـلاح: درددل کردن
مـثال: .I’ve been trying to get my friend to open up a bit, but he just likes to keep things to himself
ترجـمه: دارم سعی میکنم دوستم را متقاعد کنم که کمی درددل کند ولی اون دوست دارد همه چیز را در دل خودش نگه دارد.
برای دانلود کردن pdf آموزش اصطلاحات فرندز از اینجا اقدام کنید:
فصل پنجم فرندز – قسمت سیزدهم
اصطلـاح: Chicken out
معنی اصطلاح: انجام ندادن کاری به دلیل ترسیدن
مـثال: .We were going to go bungee jumping, but my friend chickened out at the last minute
ترجمه: قرار بود برویم بانجی جامپینگ ولی دوستم در لحظه آخر ترسید و نیامد.
فصل پنجم فرندز – قسمت چهاردهم
اصـطلاح: Bond with someone
معنی اصطـلاح: با کسی رابطه صمیمی داشتن/ با کسی گرم گرفتن
مثـال: .The mother and baby are left together after the birth so that they can start to bond with each other
ترجمه: مادر و فرزند را بعد از تولد کنار هم تنها میگذارند تا با هم گرم بگیرند.
اصطلـاح: Give in
معنی اصطلاح: تسلیم شدن/ پذیرفتن شکست
مثال: .Our kids kept begging us to take them to the beach, and finally we gave in
ترجمه: فرزندانمان بهمان التماس میکردند تا به ساحل برویم و ما بالاخره تسلیمشان شدیم.
فصل پنجم فرندز – قسمت هجدهم
اصـطلاح: Tag along
معنی اصطـلاح: دنبال کسی یا همراه کسی راه افتادن بدون دعوت
مـثال: .Everytime I try to go out with my friends, my little sister wants to tag along with us
ترجمه: هروقت میخواهم با دوستانم بیرون بروم خواهر کوچکترم هم دنبال سرمان راه میافتد.
فصل پنجم فرندز – قسمت بیستم
اصـطلاح: Keep someone’s mind off of something
معنی اصطـلاح: ذهن کسی را از چیزی منحرف کردن
مثال: .The good thing about running is that it keeps my mind off any problems I have
ترجمه: خوبی دویدن این است که ذهنم را از مشکلاتی که دارم منحرف میکند.
اصـطلاح: Out of the picture
معنی اصطـلاح: حذف شدن کسی از صحنه روزگار (یا موقعیت و مکانی خاص)
مثال: .Now that he is out of the picture, we don’t need to concern ourselves about his objections
ترجمه: حالا که دیگر او در صحنه نیست، لازم نیست نگران مخالفتهایش باشیم.
بسیار خرسندیم که تا انتهای این آموزش همراه ما بودهاید. امیدوارم که تا به اینجا از دوره آموزش اصطلاحات فرندز استفاده برده باشید. نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را برای ما بنویسید.
راستی! تلگرام چ یاب رو برای با خبر شدن از آخرین تخفیفها و دورههای آموزشی ما دنبال کنید.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها