شاید فکر کنید سخنرانها و سخندانها و مجریهای تلوزیون و افرادی با شغلهای این چنینی نیاز دارند مهارت سخنوری و قدرت بیان خود را بهبود ببخشند. راستش شما درست فکر میکنید اما کامل نه! به عبارتی تنها این افراد نیستند که نیاز دارند با تمرین، مهارت سخنوری و قدرت بیان خود را تقویت کنند.
همهی ما به داشتن این مهارت و تقویت آن نیاز داریم. اگر در جلسهای شرکت میکنید و میخواهید رئیس خود را قانع کنید که پروژه به زمان بیشتری نیاز دارد، اگر در زندگی روزمره با خانوادتان دچار مشکل هستید و نمیتوانید با آنها از حال و هوای خودتان صحبت کنید، اگر میخواهید از پایاننامه خود دفاع کنید، اگر در بخش فروش شرکت هستید، اگر خودتان با خودتان مشکل دارید و نمیدانید مشکل کجاست و هزار مثال دیگر، باید بگویم ذهن شما نامرتب است. در نتیجه این ذهن نامرتب، شما نمیدانید دقیقا چه میخواهید و نمیدانید خواسته و منظور خود را چطور باید بیان کنید.
در واقع من مقصر اصلی را تکنولوژی میدانم! در عصر حاضر همه پشت یک صفحه چت، یا یک ایمیل پنهان شدهایم. این موضوع باعث میشود وقتی قرار است به صورت حضوری و چهره به چهره گفتوگو کنیم، کمی هول شویم و دستوپای خودمان را گم کنیم.
با این حساب به نظر من همهی ما نیاز داریم مهارت سخنوری و قدرت بیان خود را بهبود ببخشیم. شاید میزان نیاز هر فرد به این توانایی با توجه به ملاکای متفاوت، گوناگون باشد اما مطمئنا نیاز هیچ فردی به مهارت سخنوری و قدرت بیان، صفر نیست.
در این مقاله قصد دارم راهکارهایی برای بهبود مهارت سخنوری و قدرت بیان، مطرح کنم. این راهکارها غالبا برای خود من که یک فرد درونگرا هستم و در کمتر جمعی صحبت میکنم، جواب داده است. پس با من همراه باشید، شاید انتهای این مقاله شما هم لب به سخن باز کردید!
راهکارهای بهبود مهارت سخنوری
هر کی لغتش بیشتر، حرفش پربارتر

(با تکیه به ضرب المثل هر کی بامش بیش برفش بیشتر این عنوان را نوشتم، امیدوارم عمق مطلب درآمده باشد!) مخلص کلام اینکه داشتن دایره لغات مرتبط، در ارائه یک سخنرانی آبرومند یا برقراری یک ارتباط کارآمد، قطع تاثیر مثبتی دارد.
اگر تمام لغاتی که بلد هستید را به ۲ گروه تقسیم کنیم، لغات در گروه Passive یا Active قرار میگیرند.
لغات گروه active آنهایی هستند که فرکانس یا دفعاتی که از آنها در یک مکالمه استفاده میکنیم، زیاد است.
لغات گروه passive اما آن دسته از لغاتی هستند که اگر آنها را بشنویم یا بخوانیم متوجه معنای آنها میشویم اما خیلی کم پیش میآید خودمان از آنها استفاده کنیم.
با تیکه بر اصل “ندانستههای ما در دنیا خیلی بیشتر از چیزهایی است که میدانیم” پس گروه active ما خیلی کوچکتر از passive است. برای گسترش دایره لغاتمان باید سعی کنیم لغاتی که به کارمان میآيد را از گروه passive به active بیاوریم.
بدترین کار این است که یک برگه پر از لغات را جلوی خودتان بگذارید و شروع به حفظ کردن کنید. این روش اصلا پیشنهاد نمیشود.
پیشنهاد من برای شما این است: با اصل و نصب یادبگیرید. یعنی چی؟ فرض کنید شما قرار است درباره یک مطلب جغرافیایی صحبت کنید. تیتر شما این است: اهمیت جلگه در حفظ زیست بوم.
تا اینجا جلگه و زیست بوم کلمات کلیدی هستند. حالا در جلگ عمیقتر شوید. مثلا در هر قسمت ایران چه نوع جلگهای داریم. یا زیست بومهای متفاوت کدام است. یادگیری لغات مثل یادگیری هر مطلب دیگری نباید پراکنده باشد. چون یک لغت تنها، که هیچ قوم و فامیلی در ذهن ما ندارد، به فراموشی سپرده میشود.
در واقع باید اطلاعات و لغاتتان را سلول سلول تکمیل کنید و این سلول ها را در کنار هم قرار دهید تا یک مجموعه کارآمد به وجود آید.
در جمع باشید

شما قرار است به یک نویسنده موفق تبدیل شوید؟ پس علاوه بر جمعهای دوستانه و خانوادگی که ممکن است ملاک انتخاب خودتان را داشته باشید، و به خودتان مربوط است، باید یکسری جمع مرتبط با تخصصتان داشته باشید. در نتیجه همصحبتی با این افراد میتوانید در مورد تفکرات خودتان و دیگران صحبت کنید و آنها را به چالش بکشید.
در این گپوگفتهاست که شما خواهناخواه تمرین صحبت کردن میکنید و صدالبته یادمیگیرید چطور یک شنونده خوب باشید.
یک زبان و دو گوش

بسیار شنیدهایم که خداوند یک زبان به انسان دادهاست برای صحبت و دو گوش عطا کردهاست تا دو برابر گوش دهیم.
یکی از ترفندهای بهبود مهارت سخنوری و قدرت بیان، گوش دادن به افراد دیگر است. مخصوصا آنهایی که سخنوریشان را تحسین میکنید.
تمرین کنید

هیچ فردی بدون تداوم و تمرین به هیچجایگاه بالایی نرسیده و نمیرسد. میخواهید خوب صحبت کنید؟ بسم الله. این گوی و این میدان
روبهروی آینه باستیدو شروع کنید صحبت کردن. به خودتان نگاه کنید نه سقف. دستانتان را به هم گره نکنید و این پا و آن پا هم نکنید.
موقر و متنین، مردم نباید با حرکات اضافه شما حواسشان پرت شود چون شما صحبتهای مهمی دارید.
در این بین حتما صدای خودتان را ضبط کنید. شنیدن صدای ضبط شدهتان خالی از لطف نیست و برای رفع مشکلاتتان کمک کنندهاست.
تپق ممنوع
نباید تپق بزنید. در بین هر جمله کوتاه شنیدن AAAAAAAAAAAAA واقعا اذیت کننده است. شنونده دائما زیر لب میگوید: تو را به تمام مقدساتت زودتر بگو و تمامش کن!
پیشنهاد من این است برای اینکه از این اتفاقات جلوگیری کنید، از چند تکنیک استفاده کنید:
برای اینکه مخاطب بیشتر توجه کند کلمه را بکشید. مثلا اگر دارید دربارهی یک دستاورد جدید صحبت میکنید، بگویید: امروز دور هم جمع شدیم تا، از یک دستااااااورد جدید رونمایی کنیم.
تکنیک بالا به تنهایی کاربردی نیست بلکه هنرنمایی تن صدای شما را میطلبد:
امروز(با یک صدای کوبنده) اینجا جمع شدهایم(با صدایی ملایم) تا(کمی کوبنده) از یک(ملایم) دستاااااااااااورد جدید( خیلی کوبنده) رونمایی کنیم(معمولی).
غرور ممنوع

به خودتان مغرور نشوید که علامه هستید و مطالب را از بر هستین و چنین و چنان! حتما قبلا از ارائه خودتان را آماده کنید. چند مقاله جدید بخوانید، مطالب قبلی را مرور کنید. متن سخنرانی را حفظ نکنید اما بدانید درباره چه چیزهایی میخواهید صحبت کنید و چقدر میخواهید ادامه دهید.
احترام ۲ طرفه است
اگر قرار است یک سخنرانی حرفهای و تخصصی داشته باشید، حتما بعد از سلام و روزبخیر خودتان را معرفی کنید، رو به مخاطبان بگویید میخواهید درباره چه مطلبی صحبت کنید و این توضیحات تقریبا چقدر از وقت آنها را میگیرد.
در انتها هم از شنوندگان برای همراهیشان تشکر کنید. به پاس این رفتار محترمانه شما، اغلب افراد به شما و صحبتهایتان و وقتی که گذاشتید احترام میگذارند و با دقت به سخنرانی شما گوش میکنند.
زبان بدن را فراموش نکن

اینکه زبانی بدن یا Body Language چیست و چرا مهم است، خارج از وقت و حوصله این مقاله است. اما باید بدانید همواره با مخاطب ارتباط چشمی برقرار کنید و با توجه به محیط و مخاطب یک زبان بدن مناسب انتخاب کنید. زبان بدن شما در یک جمع دوستانه باید متفاوت از زبان بدن شما در یک کنفرانس علمی باشد. لطفا لطفا این نکته را فراموش نکنید.
به شخصه بارها دچار اشتباه شدم و در جمعهای حرفهای صمیمی برخورد کردهام و نتیجهاش حسابی دامن گیر شده است. پس فراموش نکنید که زبان بدن تاثیر بسزایی روی مهارت سخنوری و قدرت بیان شما دارد.
متمرکز باش
در روز و ساعت ارائه ماه و خورشید و فلک دست به دست هم میدهند که حواس شما پرت شود. شما هم باید تمام توانایی که دارید( و حتی ندارید) را جمع کنید تا روی ارائه و موضوع بحث، متمرکز باشید.
تنها را عملی که خودم در این مواقع برای بهبود مهارت سخنوری و قدرت بیان و کنترل شرایط استفاده میکنم این است که به یک فرد نگاه میکنم که با دقت دارد به صحبتهایم گوش میکند و حرکات اضافی هم انجام نمیدهد. در ذهنم هم تمام سعیم را میکنم روی مطالب تمرکز کنم.
اولین و آخرین باری که در این شرایط به عامل شلوغی نگاه کردم، دوم دبیرستان بودم. همین اشتباه باعث شد جلوی یک سالن از آدم مطالب اشتباه بگویم و مسابقه را ببازم.
به هیچ وجه به عامل شلوغی نگاه نکنید و روی آن تمرکز نکنید. اگر خواستید تذکری بدهید، کمی صدایتان را از حالت عادی بالاتر ببرید و رو به آن شخص صحبت کنید.(تذکر کلامی نه. مطالب سخنرانی را با صدای کمی بلند رو به آن شخص بگویید)
اگر در این مورد پیشنهادی دارید، با روی باز پذيرای پیشنهاد شما هستم.
متکلم وحده نباش

هر از چندگاهی با مخاطب مکالمه کنید. در غالب سوال و جواب. یا شنیدن نظ مخاطب در مورد مطلبی که بیان کردین و…
این روش کمک میکند مخاطب خود را همراه شما بداند، شما کمتر خسته شوید و بیشتر متمرکز باشید و حتی اگر تمرکزتان بهم خورده، فرصت پیدا میکنید مجددا تمرکز کنید.
واضح صحبت کن
اینکه کلماتی را زیر لب زمزمه میکنید اصلا بیانگر این نیست که شما فرد مرموزی هستید! پس لطفا واضح و شمرده صحبت کنید. هدف انتقال مطالب است نه تمام کردن دو ماراتن که با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت(!) صحبت میکنید.
در این مقاله تمام سعیام بر این بود که بتوانید یک سخنرانی یا گفتوگوی آبرومند داشته باشید. امیدوارم این نکات به شما کمک کند. خود من زیاد اهل سخنرانی نیستم اما در مواردی که مجبور شدم جلوی یک عده از افراد صحبت کنم، با این موارد سروکار داشتم.
راستی اگر میخواهید مواجه شدن با یک چالش واقعی در سخنرانی را ببینید، پیشنهاد میکنم فیلم the king of speech را از دست ندهید.
خوشحال میشوم اگر شما هم نظر یا تجربهای ، در حیطه بهبود مهارت سخنوری و قدرت بیان دارید ،به من و سایر خوانندگان این مقاله در میان بگذارید. تا یادم نرفته، بنظر شما مقالهی بعدی دربارهی چه موضوعی باشد؟
برای اطلاع از آخرین اخبار و آموزشهای ما میتونید در کانال تلگرام چ یاب عضو شید.
منابع: