دراین پست هم مثل پست های قبل قرار است علاوه بر دیدن اسکرینشاتهایی از سریال فرندز که درآن یک اصطلاح انگلیسی روزمره به کاربرده شده، به همراه ترجمه آن و نحوهی استفاده از آن در جملهسازی آشنا بشویم.
مثالها در یادگیری زبان خیلی کمکبخش هستند پس اگر در فهم اصطلاحی مشکل داشتید حتما مثال مربوط به آن، که در زیر معنی هر اصطلاح آورده شده است، را نیز بخوانید.
ابتدا سعی کنید خودتان مثال را ترجمه کنید و سپس جواب خود را با ترجمه مقایسه کنید و ببینید که چقدر پیشرفت داشتهاید. با قسمت ۲۳ از آموزش اصطلاحات انگلیسی فرندز همراه ما باشید…
فصل هشتم فرندز – قسمت پانزدهم
اصطلاح: Uptight
معنی اصطلاح: مقید/ نگران/ عصبی
مـثال: If our flight is delayed, there’s nothing we can do. There’s no reason to get so uptight about it.
ترجمه : اگر پروازمان دیر شود کاری نمیتوانیم بکنیم. دلیلی ندارد نگرانش باشی.
فصل هشتم فرندز – قسمت شانزدهم
اصطلاح: Soulmate
معنی اصطـلاح: نیمۀ گمشده
مثـال: .Some people believe in soulmates and try to find their own
ترجمه : بعضی از مردم به نیمۀ گمشده اعتقاد دارند و به دنبال نیمۀ گمشده خود میگردند.
فصل هشتم فرندز – قسمت هفدهم
اصطلاح: Heads-up
معنی اصطـلاح: اخطار دادن/ خبر دادن قبل از وقوع اتفاقی
مثـال: .Just wanted to give you a heads up so you’ll be expecting his call
ترجمه : فقط خواستم بهت از قبل خبر بدم که منتظر تماسش باشی.
برای دانلود pdf آموزش اصطلاحات انگلیسی فرندز، از اینجا اقدام کنید:
فصل هشتم فرندز – قسمت هجدهم
اصطلاح: Catchphrase
معنی اصطلاح: تکیه کلام
مثال: .Me and my friends use each other’s catchphrases for fun
ترجمه : من و دوستانم محض تفریح از تکیه کلام های هم استفاده میکنیم.
فصل هشتم فرندز – قسمت بیست و یکم
اصطلاح: Come off
معنی اصطـلاح: اتفاق افتادن/ روی دادن/ نمایان شدن
مـثال: .(I tried telling a few jokes but they didn’t come off (= no one laughed
ترجمه : سعی کردم چند تا جوک تعریف کنم ولی موفق نشدم (کسی نخندید).
فصل هشتم فرندز – قسمت بیست و دوم
اصطلاح: Be short with someone
معنی اصطـلاح: با کلمات کوتاه و گستاخ با کسی حرف زدن
مثال: .You could tell Dad was worried about something because he was short with everyone
ترجمه : مشخص بود که پدر نگران چیزی است چون با همه کوتاه و گستاخانه حرف میزد.
اصطلاح: Keep something under one’s hat
معنی اصطـلاح: رازی را نگه داشتن/ موضوعی را مخفی نگه داشتن
مثال: .Keep this under your hat for now, but Greg is definitely the one getting the promotion
ترجمه : فعلا به عنوان راز این را نگه دار ولی گرگ قطعا کسی است که ترفیع رتبه را میگیرد.
فصل نهم فرندز – قسمت سوم
اصطلاح: (Attaboy (Attagirl
معنی اصطلاح: باریکلا/ آفرین
مـثال: !He cleaned his room before I remind him. Attaboy
ترجمه : بدون اینکه من بهش یادآوری کنم اتاقش را تمیز کرد. آفرین!
فصل نهم فرندز – قسمت چهارم
اصطلاح: Made for each other
معنی اصطلاح: برای هم ساخته شدن/ به درد هم خوردن
مثال: .Cold rainy days and hot cups of coffee are totally made for each other
ترجمه : روزهای سرد بارانی و فنجان های قهوه کاملا برای هم ساخته شده اند.
فصل نهم فرندز – قسمت ششم
اصطلاح: Show one’s true colors
معنی اصطلاح: شخصیت اصلی خود را نشان دادن
مثال: .He seemed nice at first, but he showed his true colors during the crisis
ترجمه : اول اش خوب و مهربان به نظر میرسید ولی در موقعیت حساس شخصیت واقعی خود را نشان داد.
این قسمت از آموزش اصطلاحات انگلیسی فرندز نیز به پایان رسید. دیگر چیزی به انتهای این دوره باقی نمانده، حتما تا پایان آن همراه ما باشید… همچنین منتظر نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم.
راستی! تلگرام چ یاب رو برای با خبر شدن از آخرین اخبار و آموزشهای ما دنبال کنید.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها