دراین پست هم مثل پست های قبل قرار است علاوه بر دیدن اسکرینشاتهایی از سریال فرندز که درآن یک اصطلاح انگلیسی روزمره به کاربرده شده، به همراه ترجمه آن و نحوهی استفاده از آن در جملهسازی آشنا بشویم. با قسمت دهم از آموزش زبان انگلیسی با سریال فرندز، همراه ما باشید…
فصل چهارم – قسمت دوم
اصطلـاح: (Lose touch (with someone
معنی اصطلاح: از کسی دور یا بیخبر بودن
مـثال: .After high school I lost touch with a lot of my friends
ترجـمه: بعد از دبیرستان، از خیلی از دوستانم بیخبر شدم.
فصل چهارم – قسمت سوم
اصـطلاح: Out of pity
معنی اصطـلاح: از سر دلسوزی
مثـال: .I gave her half of my lunch out of pity
ترجمه: نصف ناهارم را از سر دلسوزی به او دادم.
اصطلـاح: Pick on someone
معنی اصطلاح: به کسی گیر دادن/ کسی را دست انداختن/ سر به سر کسی گذاشتن
مثال: .Kids shouldn’t pick on each other in school
ترجمـه: بچهها نباید در مدرسه سر به سر هم بگذارند.
اصـطلاح: Stick up for someone
معنی اصطـلاح: از کسی حمایت یا دفاع کردن/ هوای کسی را داشتن
مـثال: .I always stick up for my friends in school
ترجـمه: در مدرسه همیشه هوای دوستانم را دارم.
اصطلـاح: Catch on
معنی اصطلاح: معروف شدن/ بر سر زبانها افتادن/ جا افتادن
مـثال: .The new smart phones caught on so fast among people
ترجمه: گوشیهای هوشمند، خیلی سریع بین مردم جا افتادند.
فصل چهارم – قسمت چهارم
اصـطلاح: Teach someone a lesson
معنی اصطـلاح: حساب کسی را رسیدن/ به کسی درس عبرت دادن
مثـال: .I sat in the sun all day at the beach and got a terrible sunburn – it
really taught me a lesson
ترجمه: تمام روز را در ساحل نشستم و بشدت آفتاب سوخته شدم – حسابی درس عبرت گرفتم.
کتاب آموزش زبان انگلیسی با فرندز میتوانید از اینجا دانلود کنید:
اصطلـاح: To face someone/ something
معنی اصطلاح: با کسی یا چیزی رو به رو شدن
مثال: .In order to succeed we must face our problems
ترجمه: برای موفق شدن باید با مشکلاتمان رو به رو شویم.
اصطلـاح: Big time
معنی اصطلاح: خیلی زیاد/حسابی (هیچ ربطی به زمان ندارد!)
مثال: !I messed up my quiz big time
ترجمه: حسابی امتحانم را گند زدم!
فصل چهارم – قسمت پنجم
اصـطلاح: Show off
معنی اصطـلاح: خودنمایی کردن/ پز دادن
مـثال: .Children like to show off when people are gathered around them
ترجمه: کودکان دوست دارند وقتی مردم دورشان جمع میشوند خودنمایی کنند.
اصـطلاح: Make
معنی اصطـلاح: مجبور کردن
مثال: .No one can make me do something I don’t wanna do
ترجمه: هیچکس نمیتواند مرا مجبور به انجام کاری کند که نمیخواهم.
اصطلاح: Me neither
معنی اصطـلاح: من هم نه
مثال: .I don’t want to study right now – me neither
ترجمه: دلم نمیخواهد الآن درس بخوانم – من هم همینطور.
توضیحات تکمیلی: کلمات Me neither, Me either , Me too در معنی تحت الفظی شبیه به هم هستند ولی استفاده از آنها در جملات مختلف فرق میکند. مورد استفاده Me neither و Me either شبیه به هم است و فرق آنها با Me too این است که تنها برای جملات منفی استفاده میشوند. برای مثال اگر کسی بگوید “I like hot chocolate” (من هات چاکلت دوست دارم) در جواب آن تنها میتوان از “Me too” (من هم همینطور) استفاده کرد ولی در جواب جملهی “I don’t like hot chocolate” علاوه بر جواب “چقد بی سلیقهای!” تنها میتوان از یکی از جملات Me neither و یا Me either (من هم همینطور (یعنی من هم دوست ندارم) ) استفاده کرد.
اصطلاح: Lay off someone
معنی اصطـلاح: دست از سر کسی برداشتن/ کسی را ول کردن
مثال: .He’s under a lot of pressure now you should lay off him
ترجمه: الآن خیلی تحت فشار است، دست از سر او بردار.
اصـطلاح: Fool someone
معنی اصطـلاح: کسی را گول زدن
مثال: .Don’t try to fool yourself, you can’t turn back time
ترجمه: سعی نکن خودت را گول بزنی، نمیتوانی زمان را به عقب برگردانی.
اصـطلاح: Help yourself
معنی اصطـلاح: بفرمایید از خودتان را پذیرایی کنید.
مثال: .Help yourself with anything in fridge
ترجمه: با هرچیزی توی یخچال هست از خودت پذیرایی کن.
اصـطلاح: My treat
معنی اصطـلاح: مهمان من
مثال: !Let’s eat outside tonight, my treat
ترجمه: بیا امشب بیرون غذا بخوریم، مهمان من!
امیدوارم که از این آموزش زبان انگلیسی نهایت استفاده را برده باشید. اگر سوال، نظر، انتقاد و یا پیشنهادی دارید حتما برای ما بنویسید.
راستی! تلگرام چ یاب رو برای با خبر شدن از آخرین دورههای آموزشی، محصولات و تخفیف های ویژه دنبال کنید.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها