دراین پست هم مثل پست های قبل قرار است علاوه بر دیدن اسکرینشاتهایی از سریال فرندز که درآن یه اصـطلاح روزمره به کاربرده شده، به همراه ترجمه آن اصطـلاح و نحوهی استفاده از آن در جملهسازی آشنا بشویم. با قسمت هشتم از دوره آموزش زبان انگلیسی با سریال فرندز، همراه ما باشید…
فصل سوم – قسمت پنجم
اصطلاح: Tick somebody off
معنی اصطلاح: کسی را اذیت کردن/ رنج دادن/ دلخور کردن
مـثال: .It really ticks me off when she doesn’t keep her promises
ترجـمه: وقتی به قول هایش عمل نمیکند واقعا مرا رنج میدهد.
اصطلاح: Just in case
معنی اصطـلاح: محض احتیاط
مثـال: .I’ll take my umbrella too, just in case
ترجمه: چترم را هم محض احتیاط برمیدارم.
فصل سوم – قسمت هشتم
اصطلاح: Rat someone out
معنی اصطلاح: کسی را لو دادن
مثال: .While investigation, he refused to rat his buddies out
ترجمـه: موقع بازجویی او حاضر به لو دادن دوستانش نشد.
اصطلاح: Stand in the way
معنی اصطـلاح: مانع شدن/ سد راه شدن
مـثال:?It is his decision to leave here and who am I to stand in his way ترجـمه: تصمیم خودش است که اینجا را ترک کند و من که هستم که مانعش شوم؟
فصل سوم – قسمت نهم
اصطلاح: Fish something out
معنی اصطلاح: چیزی را از آب درآوردن
مثـال:.Police fished a body out of the river this morning
ترجمـه: پلیس امروز صبح یک جسد را از رودخانه بیرون آورد.
اصطلاح: Cut to the chase
معنی اصطلاح: رفتن سر اصل مطلب
مـثال: .I didn’t have long to talk so I cut to the chase and asked my question
ترجمه: نیازی نبود که زیاد حرف بزنم پس رفتم سر اصل مطلب و سوالم را از او پرسیدم.
اصـطلاح: To put it another way
معنی اصطـلاح: طور دیگری حرف زدن برای فهم بیشتر مخاطب
مثـال: .Let me put it this way, he’s rich, but he’s certainly not so smart
ترجمه: بگذار اینطوری بگویم، او ثروتمند است ولی قطعا خیلی باهوش نیست.
pdf اصطلاحات سریال فرندز را میتوانید از اینجا دانلود کنید:
-
کتاب اصطلاحات زبان انگیسی با فرندز – pdf۴۴,۰۰۰ تومان
فصل سوم – قسمت دهم
اصطلاح: Make up for something
معنی اصطلاح: کاری بد یا اشتباه را جبران کردن
مثال: .No amount of money can make up for the death of a child
ترجمه: هیچ مقدار پولی نمیتواند مرگ یک کودک را جبران کند.
فصل سوم – قسمت یازدهم
اصطلاح: Be my guest
معنی اصطـلاح: با کمال میل
مـثال: .”Can I try out your new bicycle?” “sure.Be my guest“
ترجمه: “میتوانم سوال دوچرخه جدیدت بشوم؟” “حتما.با کمال میل”
اصطلاح: Work out
معنی اصطـلاح: نتیجه دادن/ اتفاق افتادن
مثال: .Let’s hope this new job works out well for him
ترجمه: بیایید امیدوار باشیم که این شغل جدید برای اون خوب نتیجه بدهد.
اصطلاح: be out of one’s mind
معنی اصطـلاح: کسی عقلش را از دست بدهد
مثال: !He’s out of his mind if he thinks this plan is going to work
ترجمه: اگر فکر میکند این نقشه کار میکند واقعا عقلش را از دست داده است!
به انتهای این قسمت از آموزش زبان انگلیسی با سریال فرندز رسیدیم. امیدوارم که تا اینجا از آموزشها نهایت استفاده را برده باشید. اگر سوال، انتقاد و یا نظری دارید حتما برای ما بنویسید.
راستی! تلگرام چ یاب رو برای با خبر شدن از آخرین دورههای آموزشی، محصولات و تخفیف های ویژه دنبال کنید.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها