دراین پست هم مثل پست های قبل قرار است علاوه بر دیدن اسکرینشاتهایی از سریال فرندز که درآن یک اصطلاح انگلیسی روزمره به کاربرده شده، به همراه ترجمه آن و نحوهی استفاده از آن در جملهسازی آشنا بشویم. مثالها در یادگیری زبان خیلی کمکبخش هستند پس اگر در فهم اصطلاحی مشکل داشتید حتما مثال مربوط به آن، که در زیر معنی هر اصطلاح آورده شده است، را نیز بخوانید. ابتدا سعی کنید خودتان مثال را ترجمه کنید و سپس جواب خود را با ترجمه مقایسه کنید و ببینید که چقدر پیشرفت داشتهاید. با قسمت ۱۷ از دوره آموزش اصطلاحات فرندز همراه ما باشید…
فصل پنجم فرندز – قسمت بیست و یکم
اصطلـاح: Jinx
معنی اصطلاح: چشم زدن/ بدشانسی/ نحسی
مـثال: .I don’t wanna jinx myself but I got really good scores this semester
ترجمه : نمیخوام خودم را چشم بزنم ولی این ترم نمرههای خیلی خوبی گرفتم.
اصـطلاح: Make
معنی اصطـلاح: موفق شدن (این فعل معانی زیادی دارد و یکی دیگر از معانی آن هم در سریهای قبل گفته شد.)
مثـال: .I was so depressed before the race I didn’t think I would make it but I won
ترجمه : قبل از مسابقه خیلی افسرده بودم و فکر میکردم موفق نمیشوم ولی برنده شدم.
اصطلـاح: Good-for-nothing
معنی اصطلاح: به درد نخور/ تنبل و بی مسئولیت
مثال: !My sister gave me her old lap top but it’s good-for-nothing
ترجمه : خواهرم لپ تاپ قدیمی اش را به من داد ولی به درد نخور است!
فصل پنجم فرندز – قسمت بیست و دوم
اصـطلاح: Break
معنی اصطـلاح: موقعیت/ فرصت (باز هم از آن کلمات و افعالی که معانی بسیاری دارد و باید به نجوه استفاده از آن در جمله توجه کرد!)
مـثال: .He got his big break when he got offered that famous movie
ترجمه : موقعیت و فرصت بزرگش زمانی بود که آن فیلم مشهور به او پیشنهاد شد.
برای دانلود کتاب آموزش اصطلاحات فرندز به صورت pdf از اینجا اقدام کنید:
-
کتاب اصطلاحات زبان انگیسی با فرندز – pdf۴۴,۰۰۰ تومان
فصل پنجم فرندز – قسمت بیست و سوم
اصطلـاح: Ditch someone
معنی اصطلاح: کسی را پیچاندن/ قال گذاشتن
مـثال: .My big brother used to ditch me to hang out with his friends
ترجمه : برادر بزرگم مرا قال میگذاشت تا با دوستان خودش وقت بگذراند.
فصل ششم فرندز – قسمت اول
اصـطلاح: Ask for a favor
معنی اصطـلاح: خواهشی داشتن/ درخواستی کردن
مثـال: .If I want to ask for a favor from him I should treat him nicely first
ترجمه : اگر میخواهم از او خواهشی داشته باشم باید اول با او خوب رفتار کنم.
فصل ششم فرندز – قسمت دوم
اصطلـاح: Give someone away
معنی اصطلاح: برملا شدن کسی/ لو دادن
مثال: .We wanted to surprise him for his birthday but the cake in the refrigerator gave us away
ترجمه : میخواستیم که برای تولدش سورپرایزش کنیم ولی کیک درون یخچال مارا لو داد.
فصل ششم فرندز – قسمت چهارم
اصـطلاح: Give something a try
معنی اصطـلاح: امتحان کردن چیزی/به چیزی شانسی برای انجام دادن/ برای چیزی تلاش کردن
مـثال: .I’ve always wanted to learn horseback riding, I think I give it a try this summer
ترجمه : همیشه دوست داشتم اسب سواری یاد بگیرم، فکر کنم تابستان امسال آنرا امتحان بکنم.
فصل ششم فرندز – قسمت پنجم
اصـطلاح: Peace of mind
معنی اصطـلاح: آسودگی و آرامش خاطر
مثال: .I always lock the door before I go to sleep for my own peace of mind
ترجمه : همیشه قبل از خواب، برای آرامش خاطر خودم در را قفل میکنم.
اصـطلاح: Apple of someone’s eye
معنی اصطـلاح: نور چشم/ سوگلی
مثال: .She has three children, but her youngest son is the apple of her eye
ترجمه : او سه فرزند دارد ولی کوچکترین پسرش سوگلی اوست.
اصـطلاح: Keep up
معنی اصطـلاح: پا به پای کسی رفتن/ادامه دادن /عقب نیافتادن /هم سطح ماندن
مثال: .I try to read daily science article to keep up with the science world
ترجمه :سعی میکنم روزانه مقالات علمی بخوانم تا از دنیای علم عقب نیافتم.
امیدوارم که از این قسمت از دوره آموزش اصطلاحات فرندز استفاده برده باشید. حتما تا انتهای دوره همراه ما باشید و نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را برای ما بنویسید.
راستی! تلگرام چ یاب رو برای با خبر شدن از آخرین اخبار، تخفیفها و دورههای آموزشی ما دنبال کنید.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها