دراین پست هم مثل پست های قبل قرار است علاوه بر دیدن اسکرینشاتهایی از سریال آموزش زبان یعنی فرندز که درآن یک اصطلاح انگلیسی روزمره به کاربرده شده، به همراه ترجمه آن و نحوهی استفاده از آن در جملهسازی آشنا شویم .
مثالها در آموزش زبان انگلیسی خیلی کمککننده هستند پس اگر در فهم اصطلاحی مشکل داشتید حتما مثال مربوط به آن، که در زیر معنی هر اصطلاح آورده شده است، را نیز بخوانید.
ابتدا سعی کنید خودتان مثال را ترجمه کنید و سپس جواب خود را با ترجمه مقایسه کنید و ببینید که چقدر پیشرفت داشتهاید.
فصل نهم فرندز – قسمت هشتم
اصطلاح: Grounded
معنی اصطلاح: حبس شدن در خانه به عنوان تنبیه معمولا از طرف والدین
مـثال: .He had been grounded for 2 weeks for yelling at his brother
ترجمه : چون سر برادرش فریاد کشید، دو هفته در خانه حبس میشود.
فصل نهم فرندز – قسمت سیزدهم
اصطلاح: Double standard
معنی اصطـلاح: تبعیض ( مخصوصا بین زنان و مردان)
مثـال: .A good definition for double standard is different rules for different poeple
ترجمه : تعریف خوبی برای تبعیض، قوانین مختلف برای افراد مختلف است.
اصطلاح: Break the ice
معنی اصطـلاح: سر صحبت را باز کردن/ یخ کسی آب شدن
مثـال: .If you felt bored at party tonight, try to break the ice with a joke
ترجمه : اگر امشب در مهمانی حوصله ات سر رفت، سعی کن جوکی تعریف کنی تا یخ مجلس آب شود.
برای دانلود کردن کتاب آموزش اصطلاحات فرندز از اینجا اقدام کنید:
-
کتاب اصطلاحات زبان انگیسی با فرندز – pdf۴۴,۰۰۰ تومان
اصطلاح: All over the place
معنی اصطلاح: به هم ریخته و گیج و آشفته بودن
مثال: .You couldn’t find anything because his papers were all over the place
ترجمه : نمیتوانستی هیچ چیزی را پیدا کنی چون کاغذهایش کاملا به هم ریخته بود.
فصل نهم فرندز – قسمت شانزدهم
اصطلاح: Slim pickings
معنی اصطـلاح: انتخاب های محدود/ احتمال بالای نبود امکان و انتخاب
مـثال: .I’ve been looking for a job for months! But for some reasons, it’s been pretty slim pickings
ترجمه : چندین ماه است که دنبال کار میگردم! ولی به دلایلی هیچ انتخابی ندارم.
فصل نهم فرندز – قسمت هفدهم
اصطلاح: On someone’s watch
معنی اصطـلاح: وقتی کسی مسئولیت یا وظیفه ای دارد
مثال: .I guess I have to bear the blame since it happened on my watch
ترجمه : حدس میزنم که من باید سرزنش شوم چون در حین مسئولیت من اتفاق افتاد.
اصطلاح: Make one’s day
معنی اصطـلاح: روز کسی را ساختن/ باعث خوشحالی کسی شدن
مثال: This morning I bought a small bag of milk for a stray cat and seeing it drinking it made my day.
ترجمه : امروز صبح پاکت شیر کوچکی برای یک گربه ولگرد خریدم و دیدن شیر خوردن او روزم را ساخت.
فصل نهم فرندز – قسمت نوزدهم
اصطلاح: Rip someone off
معنی اصطلاح: سرکسی را کلاه گذاشتن/ گوشبری کردن
مـثال: .My friends has the same shoes as me but they costed a lot less I think I’ve been ripped off
ترجمه : دوستم مانند کفشهای مرا خریده ولی بسیار ارزان تر فکر میکنم سر مرا کلاه گذاشته اند.
فصل نهم فرندز – قسمت بیست و دوم
اصطلاح: Out cold
معنی اصطلاح: بیهوش بودن/ در خواب عمیق بودن
مثال: .She was out cold but still breathing
ترجمه : او بیهوش بود ولی هنوز نفس میکشید.
فصل نهم فرندز – قسمت بیست و سوم
اصطلاح: Pull strings
معنی اصطلاح: از موقعیت و نفوذ خود برای بدست آوردن چیزی استفاده کردن/ پارتی بازی کردن
مثال: .He had pulled strings in order to get his son into the college
ترجمه : او از موقعیت اش استفاده کرد تا پسرش را به دانشگاه بفرستد.
سپاسگزاریم که تا انتها همراه ما بودید. امیدوارم که از این دورهی فرندز، سریال آموزش زبان ، نهایت استفاده را برده باشید. منتظر انتقادات، پیشنهادات و نظرات شما عزیزان هستیم…
راستی! تلگرام چ یاب رو برای با خبر شدن از آخرین تخفیفها و محصولات ما دنبال کنید.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها